سوتی اجی بانو

ستی تپله با اجی بانو  و تپل خانم ( دوست اجی بانو ) رفته بودن پارک. اجی بانو از صبح فقط صبونه خورده بود برا همین خیلی گشنش بود . تو راهم هر جا قست فود میدید میزد رو ترمز!

خلاصه ستی تپله و تپل خانم با وعده اینکه میرن از بوفه پارک یه چی میخرن اجی بانو رو تا پارک بردن!

تو پارک داشتن قدم میزدن که بوفه پارک و پیدا کنن که از شانس ابجی بانو پارکه بوفه نداشت!!!

خلاصه اخر پارک از نزدیک یه ساختمون داشتن رد میشدن که اجی بانو گفت بوی کباب میاد !!! ستی تپله با تعجب نگاش کرد ! اجی بانو  گفت این ساختمونه رستورانه بریم .

ستی تپله کف کرده بود ! ( اخه میدونید اون ساختمون سرویس بهداشتی پارک بود !)

ستی تپله گفت اجی اینجا دستشوییه !! اجی بانو گفت به خدا بوی کباب میاد !!!

تپل خانمم دسته اجی بانو رو گرفت کشید و گفت بیا بریم دوستم این دستشوییه پولداراس!!!!!

ستی تپله ام که دیگه رسما دهنش بسته شده بود ! نمیدونست چی بگه !



بابا لره کم بود اینم اضافه شد ! حالا خود اجی بانو به کنار اون تپل خانمو ستی کجای دلش بزاره ؟؟؟؟

بزارید با سر بره تو دیوار دیگه !!!!

نظرات 16 + ارسال نظر
پیمان دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:14 ق.ظ http://paymandorosti.blogsky.com/

سلام ستی خانم ...

با یه کم تاخیر سال نو مبارک !

این چند وقته که من نیومدم تو و بابا لره حسابی گل کاشتین ها !!!

سپاس کجا بودی نبودی/؟؟؟؟

مهدی سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:36 ق.ظ

اینجا باید نظر بدیم؟؟؟
قبلا هم وبلاگت بخش نظرات داشت؟؟؟ چه جالب!
ولی اجی تپله مگه پشت ماشین نشسته بود که هی میزد رو ترمز؟؟؟
حالا شاید پشت اونجا واقعا رستورانی چیزی بوده !!! یه سر میرفتید!!! یا اینکه دلت نمیومد پولای عیدی تو خرج کنی و نبردیش رستوزان!
مرسی از داستانات که دارن بهتر میشن!!!!
هیییییی اوایل چه خون دلی خوردیم که به اینجا رسوندیمت!
موفق باشی!!!

بلهاز اولم بخش نظرات داشت
با اجازتون بله پشت رل بود .کار خدا بود که اون شب رسیدیم به خونه .
نه بابا پشتت دیوار بود
مرسی از تو که میخونیشون
ار واقعا اگه راهنمایی و حمایت تک تک شما نبود به اینجا نمیرسید . هم از تو هم از بقیه کسایی که با نظراشون کمک به بهتر شدنش دارن ممنونم

داود سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:03 ق.ظ

ستی جون خب شاید دستشویی پولدارا واقعا بوی کباب میده خب ما که ندیدیم ،نمیدونیم که!!اون وقت باید تیتر بزنی "سوتی ستی تپله"

البته بیشتر سوتیه تپل خانمه

آری سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 05:15 ب.ظ http://ary-f.blogfa.com/

ستی جونم
از کی تا حالا خانوما لقب خان میگیرن
بابا آپ کردم ولی جداْ تنبل شدم این آپ هم از نوع تنبلیه نیگاش کن
یه جورایی میخوام ببینم کی خودش رو به زحمت میندازه
اما از دوشنبه هفته دیگه دارم میرم کلاس تابلوهای سرامیک دارم نیرو جمع میکنم چون میدونم خیلی فشرده باید تا آخر اردیبهشت دو تا کار بدم بیرون
خوب تنبلا وقتی از این کارا میخوان بکنن خودشون رو زیاد به زحمت نمی اندازن از قبلش

اشتباه تایپیه سپاس از توجهت
دوستم بلاگتو دیدم به نظر من پشت اون خیلی خلاقیت بود . بهت تبریک میگم . کلاس تابلو سرامیک ؟چیکار میکنید ؟کمک میخوای منم بیام ؟؟؟

امین پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:04 ق.ظ http://emshab.blogsky.com

سلام تازه اومدم مرخصی تا فردا اینجا هستم سر بزن سریع دوست من
بیچاره شدم توی اموزشی و خدمت
اونجا همه ........
بدو بیا http://emshab.blogsky.com/

؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
یعنی کی میبینمت ؟؟
الان بیا دیگه اجی

اومدم داداشی دیگه

mohsen پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:45 ق.ظ http://parto.blogsky.com

زیبابوددیربه دیرسر میزنیبامابه ازاین باش که باخلق جهانی ستی جان

ما که خوبیم تو کمرنگ شدی

امین پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:47 ق.ظ http://emshab.blogsky.com

سلام ممنون که اومدی ولی شما که خانمی اجی
سخته ولی با اون ادم های و هم خدمتی های ....چی بگم
خیلی سخت تر میشه بعضی از دوستانم خدمت رو اسون میکنن برات

سخت نگیریش سخت نمیشه دوستم. مراقب خودت باش . زود تموم میشه

امین پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:08 ق.ظ

نه بابا اون ۹ روزی که ما اومدیم مرخصی
اونم با خانواده رفته بود شمال ۷ هفته ای خوشد گفت
برای ۱۳ همه بودیم اماده باش بودیم
اخه رییس جمهمورمون قرار بود بیاد کرمانشاه

ای بابا عب نداره . همه اینا میگذره و فقط خاطره های خوبش میمونه

امین پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 02:53 ب.ظ http://emshab.blogsky.com

تا کی نمیدونم شاید تا فردا صبح باشم ولی اونم توی اماده باش هستم
میدونی شنبه ساعت ۶ صبح باید کرمانشاه باشم
بلیط هم نبود و نگرفتم موندم فردا باز دوباره میرم
ببینم چی میشه

:( هعیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
الهی

علیرضا پنج‌شنبه 25 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 03:56 ب.ظ http://www.avayetorkaman.blogsky.com

سلام ستاره ی عزیز از لطفت ممنون
توضیح:الکساندر پوشکین شاعر بزرگ روس تنها کسی بود که در زمان الکساندر اول مقابل استبداد ایستاد و نهایتا در یک دوئل رو در رو برای عشقش توسط افسر فرانسوی کشته شد.

سامان چهارشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:19 ق.ظ http://khanomam-ashegetam.blogsky.com/

tغیب شدی کجایی خبری ازت نیست !

comix یکشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:24 ب.ظ http://reminders.blogsky.com/

سلام! اینجا هم اومدم!

چه باحال می نویسی! حالا باید یه کم بخونم و با شخصیت هر کدوم آشنا بشم! ولی در کل خوب بود!

در ضمن این ستی تپله خودش سیر بوده از حال گرسنه ها خبر نداشته! خب میذاشتید اجی بانو از یه جا یه چیزی بخره تا کار به اینجاها نکشه!!

خیلی خوش اومدی
نظر لطفته امیدوارم دوستشون داشته باش نوشته هامو .

اره بابا این ستی همین جوریه
خب آخرش براش شام خریدم خودم

comix چهارشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 01:08 ب.ظ http://reminders.blogsky.com/

لطف کردید! میخواستید شام هم ندید بهش؟!!

فدات شم :اگه مشد که خوب میشد

کوروش چهارشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:15 ب.ظ http://happy-lover.blogsky.com/

سلام ستاره......
برگشتم ..دوس داشتی سر بزن...

ممنونم که بهم خبر دادی.همین الان بلاگتو چک کردم . کلی ناراحت شدم و اعصابم ریخت به هم

elnaz چهارشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:03 ب.ظ

salam khaste nabashi !
ye soal fani in aji banu hamshahri ni???
jaleb bud

اجی بانو خالته!!
یعنی تو خالتو نمیشناسی؟

محمد شنبه 11 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 05:04 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد